گذشته من

گذشته من

جای خالی
گذشته من

گذشته من

جای خالی

دغدغه مند

از وقتی مادر شدم چیزی نیست که حرص و جوشش رو نخورم در مورد بهار . بهم میگن سخت میگیرم. میگن ولش کن بذار بچه برا خودش بزرگ میشه . راست میگن من زیادی ایده آل گرا شدم . هی رو نمودار وزن و قد میچرخم .هی نگران خواب شبشم . نگران یبوستشم . نگران غذاخوردنش و اضطراب و .. یک روز هم نشده برای خودم زندگی کنم .

به شدت خسته ام و بدجوری خودم رو با این بچه چسب زدم . باید تعادلی باشه . اینم یک روز من رو ول میکنه میره سراغ زندگی خودش . همونجور که من با مادرم کردم. من فقط باید چیزهایی رو که نیاز داره بهش بدم . عشق بدم امنیت بدم مراقب باشم کار خطرناکی نکنه . نباید همه فکرمو درگیرش کنم . بسته دیگه . 

نظرات 2 + ارسال نظر
گیل‌پیشی جمعه 30 شهریور 1403 ساعت 20:44 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام مادر مهربون. خوبی؟
خوشحال و خوشبخت باش، این بهترین چیزیه که می‌تونی به بهار هدیه بدی

سلام عزیزم . فدات شم ممنون

رهرو جمعه 30 شهریور 1403 ساعت 10:44

قبل هر وعده غذاییت ۲۰یا۲۵دونه سیاه دونه با آب قورت بده بعد غذا یا میوه بخور. شیر صاف و زیاد به بچت میدی و یبوست و رفلاکس رو کامل برطرف می‌کنه

مرسی که سعی کردی کمک کنی. ولی من زایمانم زودرس بود .شیرم کم بود . دکتر گفت بهش شیرخشک بده چون بچه ضعیفه .و بهار هم شیرمنو نمیخورد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد