دوست دارم به چیزهای قشنگ فکر کنم .
مثلا حس استقلال و جدا از خانواده زندگی کردن .
مثلا صدای بارونی که تو کوچه میباره و حلب های پشت بام رو میلرزونه .
مثلا برگ انجیری که بعد از مدت ها امروز جوانه زد و سلام گفت .
یا شوق و ذوقی که برای رفتن به آموزشگاه رانندگی دارم تا برای گرفتن
گواهینامم اقدام کنم .همه این ها قشنگه و من بعد از مدت ها حالم خیلی بهتر از همیشه ست .بله