گذشته من

گذشته من

جای خالی
گذشته من

گذشته من

جای خالی

ترس هفته ۱۲

امروز دچار بیماری صبحگاهی شدم (حالت تهوع)و بعدش هم روونه ی دستشویی و ...

بعد هم که اون اتفاق افتاد،خلط خونی داشتم .

آبان ماهی من خیلی می ترسم که نتونم مراقبت باشم .

این روزها اونقدر که به تو فکر می کنم خودم برای خودم مهم نیستم .

هرشب از شدت آلرژی و کیپ شدن وحشتناک بینیم با دهن باز میخوابم .

آبان ماهی من هزار بار میخوابم هزار بار بیدار میشم .

دلم نمیخواد اذیتت کنم‌. بخاطر تو حتی اسپری به بینیم نمیزنم چون دکتر گفته اگه مجبور باشم بزنم و من همش تحمل می کنم .

دوست دارم تو سالم باشی .دوست دارم شاد زندگی کنی .

غمگینم .میترسم ..کاش مادرم کنارم بود ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد