چرا آخه؟ اون تنها موجودیه که از وجودته و حتی زندگیش و وجودش تصمیم خودت بوده
چونکه بخوای نخوای سرشت آدم ها با خودخواهی عیانی نوشته شده و گریه و ناراحتی،برام قابل ایگنور نیست همونطور که وقتی خنده م میگیره نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم . حس میکنم با رها کردن احساساتم اون ها را به دنیا برمیگردونم(یکطورهایی دفعشون میکنم) اما تا جاییکه میتونم باید از فکرهای بد پرهیز کنم . به قول یکی از دوستان من خیلی خیلی زیاد فکر میکنم و همین باعث میشه عذاب ببینم . دلم نمیخواد بچم اولین چیزهایی که از دنیا حس کنه صدای گریه های من باشه چون گوش هاش این روزا شکل گرفته و میشنوه . :)))
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
چرا آخه؟
اون تنها موجودیه که از وجودته و حتی زندگیش و وجودش تصمیم خودت بوده
چونکه بخوای نخوای سرشت آدم ها با خودخواهی عیانی نوشته شده و گریه و ناراحتی،برام قابل ایگنور نیست همونطور که وقتی خنده م میگیره نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم .
حس میکنم با رها کردن احساساتم اون ها را به دنیا برمیگردونم(یکطورهایی دفعشون میکنم)
اما تا جاییکه میتونم باید از فکرهای بد پرهیز کنم .
به قول یکی از دوستان من خیلی خیلی زیاد فکر میکنم و همین باعث میشه عذاب ببینم .
دلم نمیخواد بچم اولین چیزهایی که از دنیا حس کنه صدای گریه های من باشه چون گوش هاش این روزا شکل گرفته و میشنوه . :)))