گذشته من

گذشته من

جای خالی
گذشته من

گذشته من

جای خالی

با تو۲

کم بودن پلاکت های خونی ،زیاد شدن حجم مایع آمینیوتیک(مایعی که اطراف جنین هست) ،گرفتگی کتف چپ و پای چپ و کبودی پشت هردوپا به صورت یه خط باریک که البته الف معتقد هست که سایه ست ولی من بهش می گم قبلا اینطور نبود و تازه ایجاد شده .

سستی شانه ها و دست ها و احساس سنگینی و درد خفیف توی یکایک اعضای بدنم به خصوص وقت هایی که نشستم یا ناراحتم یا پشت هم حرف می زنم .تنگی نفس به همراه تپش قلب موقع گرما یا وقتی از چیزی ناراحتم (که زیاد هم اتفاق میوفته)یا وقت هایی که چیزی خوردم و دراز کشیده م .

همه این اتفاق ها بعد از این چندماه دارند تو این سه ماه سوم بارداری پر رنگ تر و پر رنگ تر میشند .(هفت ماهگی تو ومن) خودش رو بیشتر از همیشه نشون میده و دروغ چرا گاهی با لگدهات ذوق می کنم وگاهی اونقدر فکرم درگیر چیزهای دیگه است (مثل سلامتی تو) که کلا یادم میره تو بهم ضربه می زنی .

این روزها به شدت حس میکنم که نگاه خدا روم هست و هر روز یک نشانه ی جدید میگیرم .نمیدونم شاید بخاطر این هست که من حاملِ یک انسان بی گناه ضعیفم .

فکر میکنم تو فرصتی هستی که بتونم گناه ها و دردهایی که خواسته و ناخواسته به دیگران تحمیل کردم جبران کنم .امروز میرم دکتر .

دوست دارم از دکتر بشنوم که شانس سلامتی تو بالاست .

نمیخوام به چیزهای بد فکر کنم و غصه بخورم .تمام این هفته بعد از دیدن جواب آزمایش پر از عذاب بودم .


نظرات 1 + ارسال نظر
Baran دوشنبه 31 مرداد 1401 ساعت 07:15

خواد شیمی پوشت و پناه ببه بلامیسر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد