گذشته من

گذشته من

جای خالی
گذشته من

گذشته من

جای خالی

خدای من

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دلم برای خودم می سوزه 

وابستگی توجیه نشده

من تو این مدت بارها حرص اعضای خانوادم رو با حساسیت های 

زیادم دراوردم . البته اونها هم رفتارشون تا حد زیادی بنظرم با من 

اونطور که باید نبود .ولی من تلاششون رو برای خوب بودن و بهتر بودن

با خودم می دیدم و میبینم . مهربونی کردن هاشون یا حتی طرز نگاه کردنشون با وجود اینکه کافی نیست .

تنها چیزی که این روزها دارم با تمام وجود لمسش می کنم اینه که به 

شدت بهشون نیاز دارم از لحاظ روانی و حمایتی .

حتی اگه گاهی از یکیشون به شدت ناراحت یا حتی متنفر بشم .


هورمون ها

اشک افتادن  زود به زود چشم هام، غصه های شدیدو ناگهانی ، خندیدن های یهویی و شدید شاید بیشتر شکل و شمایل یک نوع افسردگی جدید باشه که درگیرش باشم . ولی دروغ چرا همش پس ذهنم آرزو می کنم از علائم بارداری باشه .

پناه

پناه بر تو که بی واژه مرا می شناسی