گذشته من

گذشته من

جای خالی
گذشته من

گذشته من

جای خالی

اتاق رویال شماره ۱۳

۱۹ مهرماه بعد از نماز صبح در حالیکه توی ذهنم این بود که تا ده دقیقه دیگه الف باید بره سرکار غلت آهسته ای زدم و یک آب با جهش فراوان  شاید اندازه ی نصف پارچ از بدنم خارج شد .

گفتم وای .و الف گیج برگشت سمتم و قبل از اینکه توضیح دیگه ای بدم در حالیکه سی درصد رو گذاشته بودم که شاید فقط ادرار باشه رفتم حموم .

بعد متوجه شدم که نه چیزی نیست که تحت کنترل من باشه .

و همینطور ادامه داره . آب بی رنگ رفته رفته تبدیل به ترشحات صورتی رنگ شد . گوگل کردیم و نوشت زمان زایمان نزدیک است .

:)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد