امروز واکسن بهار رو زدیم .
نکات جالبش این بود که قبل از زدن واکسن وقتی پاچه شلوارش رو
کشیدیم پایین و پای کوجولوش رو نگه داشتیم شروع کرد به گریه کردن .
وقتی سوزن زد گریه ش شدیدتر شد . ده ثانیه بعد وسط گریه نفس کشیدن رو فراموش کرد و بعد وقتی یکم تکونش دادیم به حالت قبل برگشت و سریع آروم شد.
_به ما گفتند نیم ساعت به نیم ساعت کمپرس آب یخ بگذارم اما مامانم
برای بچه دلسوزی بیجا می کنه . فکر میکنه یخ میزنه و مرتب و سرتایم نمیگذاره
_مامان اینا تلویزیون خریدند
_خواهرم هنوز از دانشگاه نیومده تا بچه م رو ببینه ! دو ماه شده بچه رو
ندیده .
پس دنیا اومده
آره
منم برا پسرک واسه هیچ کدوم از واکسن ها کمپرس نذاشتم
راجع به پست بالایی
همه مادرا کهگاهی فکر میکنن ننه خوبی نیستن که کاملا طبیعیه
من زیادی استرس دارم پس .میخوام همش همه ریز نکات رو انجام بدم
مراقب خودت نباشی هر چی دیدی از چشم خودت دیدی.
بچه هایی هستند که مادرشان موقع وضع حمل از دست رفته.بهار شاکر خداست تو هستی مهربون مادر.زبون نداره حالی ات کنه.خدا بچه ها را در می بره .مثل اون ماشینا که در بزرگراه مث تیر از لابلای ماشینا خود را در می برند.نگرانش نباش.شعر پروین اعتصامی لطف حق را نخونده ای؟لازمه بخونی
دیشب خوندم جالب بود ممنونم