گذشته من

گذشته من

جای خالی
گذشته من

گذشته من

جای خالی

ترس های پنهان

_ ترس از انحراف لگن بهار

_ترس از درگیری لفظی الف و پدرم

_ترس از مبتلا شدن به فراموشی

_ترس از اینکه الف روزی دوستم نداشته باشه

_ترس از مرگ عزیزان

_ترس از بیمارشدن بهار

_ترس شدید از آینده بهار

_ترس از تنهایی

_ترس از تصادف و بیماری غیرقابل جبران خودم یا عزیزانم


هرکی دلش خواست درموردش فکر کنه و از ترس های خودش بنویسه  .

نظرات 2 + ارسال نظر
وجدان بیدار یکشنبه 23 بهمن 1401 ساعت 11:39 https://zhobin66.blogsky.com/

خانووم از چی می ترسین ...
نگران نباشید و ترس و تردید به دل خودتون راه ندهید
الف هم قول میده بچه خوب و سر بزیری بشه
به وبلاگ بنده هم سر بزنید

مریم یکشنبه 23 بهمن 1401 ساعت 04:11 https://dudaimborns.blogsky.com/

ترسِ از دست دادن کنترلم در نگهداری از سپهر
ترس از نرسیدن به کارهام در زمانی مشخص
ترسِ شبیه شدن به کسایی که بنظرم زندگیشون تباه شده
ترس از ندونستن و نفهمیدن
(شاید فقط باید مینوشتم" ترس از شکست خوردن" که تمامی موارد بالا رو در برمی‌گرفت!)

فکر نکنم کسی بتونه واقعا مادر عالی ای برای بچه ش بشه .
ولی من مطمئنم به هرحال تا جاییکه در توانمون هست برای بچه مون میگذاریم .
مورد سوم" ترس شبیه شدن به کسایی که زندگیشون تباه شدن ...منم فکر می کنم به اینا گاهی .:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد