وات دِ هِل مَن

موقع تعارف کردن چای خیلی اتفاقی چت خواهرم رو دیدم که اسم پسرخاله م روش نوشته شده بود .حالا نمیدونم اشتباه بود،راست بود ..

چندبار بهش تیکه انداختم گفت نه من با کسی درارتباط نیستم و فلان و بیسار .خدایا داماد بعدی از فامیل نباشه ..تو رو خدا قسمت میدم .فامیل نباششههههههههههه

من جمعه 19 خرداد 1402 ساعت 16:30

نظرات 3 + ارسال نظر

سید حمید حوائجی

پنج‌شنبه 25 خرداد 1402 ساعت 13:47 http://hamidhavaeji.blogsky.com

ان‌شاءالله خوشبخت‌تر بشن.
راستش من عرضه‌ی زن گرفتن ندارم. همیشه ناراحتم که چرا بی‌عرضگی کردم و از بین دخترهای فامیل یکی را انتخاب نکردم. دختر خاله‌ها و دخترعموها ازدواج کردند و من وِل معطل مانده‌ام.

زن گرفتن الکی نیست .آدما باید اول خودشون رو درمان کنند بعد ازدواج کنند .ببخشید خدا نکرده منظورم شما نیست کلی می گم .خیلی چیزا هست آدم قبل وارد شدن به زندگی مشترک فقط در حد شعار می دونه در وهله ی عمل بعد یمدت فراموش می کنه .
مثل گل خریدن آقایون برای خانما ،توانایی ابراز علاقه کردن به صورت زبانی و عملی،مثل هدیه خریدن ،حمایت کردن و احترام گذاشتن به خانمشون جلوی دیگران ،بی احترامی نکردن به خانواده های همدیگه .
اول باید به این فکر کنید که چه خصوصیاتی دارید ،چه انتظاراتی . بعد ببینید آیا می تونید ازدواج موفقی داشته باشید با توجه به خصوصیاتی که دارید‌.وگرنه این که دوست داشته باشید صرفا ازدواج کنید کافی نیست.
(خانواده دختر هم خیلی مهمه) خیلی مهم ها .