گذشته من

گذشته من

جای خالی
گذشته من

گذشته من

جای خالی

تی آر ایکس

سه جلسه ست باشگاه میرم . الف بچه رو نگه می داره .خیلی زرنگه 

چون دقیقا تایمی که من می رم بچه می خوابه . الف هم میگیره رااااحت 

می خوابه . میرم تی آر ایکس ولی اصلا دوستش ندارم .

حس بعد ورزش رو دوست دارم .ذهنم از حالت یاس و سرخوردگی 

بیرون میاد‌.اینجا تو این شهر هیچکس رو نمیشناسم .

دلم هم نمیخواد با کسی رابطه صمیمی یا گرم برقرار کنم چون آدم های اینجارو دوست ندارم . خیلی فضولند .حالت چشم و هم چشمی و 

غیبت کردنشون خیلی زیاده .تو باشگاه هم در حد نگاهی گذرا و لبخند زدن به بقیه پیش میرم و اونها هم لبخند می زنند و رد می شند .

با این وجود به شدت احساس غربت و تنهایی می کنم .

به خصوص وقت هایی که تنهایی می رم و میام .


نظرات 2 + ارسال نظر
گیل‌پیشی سه‌شنبه 30 خرداد 1402 ساعت 15:20 http://Www.temmuz.blogsky.com

حتما بینشون آدم‌های خوبی هم پیدا میشه. می‌تونید باهاشون روابط سطحی داشته باشید.

نمی دانَم ،اطلاعی ندارم

خانوم ف سه‌شنبه 30 خرداد 1402 ساعت 14:22

تی ار ایکس که سخته دختر
یه چی راحت تر برو خوب
در هر صورت هر چی بری ازت حمایت میکنیم

اصلا خوشم نمیاد ازین ورزش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد