گذشته من

گذشته من

جای خالی
گذشته من

گذشته من

جای خالی

اندکی بی ادبی

یکی از داستان هام رو دادم به یک دوست .

به مدیر تحریریه شون نشون داد و اونم خیلی استقبال کرد و 

پیشنهاد همکاری داد . گفت بیا آنلاین حرف بزنیم ‌.

اومدم آنلاین دو سه تا ازین دخترای مذهبی پرمدعا هم بودند اونجا .

قرار بود یسری مصاحبه هارو بده به ما تبدیل به داستانش کنیم.

نمونه کارم بفرسته . حالا نمونه کار چی بود ؟

یه خاطره نویسی مزخرف از یه آخوند که یک کار بدردنخور کرده .

دخترِ علاوه بر اینکه فرق داستان نویسی با خاطره یا روایت رو نمی دونست اون گروه دربه داغونشون هم که زیر نظر صداسیماست 

فرق قصه رو با داستان تشخیص نمی دادند . اینارو دیدم و دم نزدم 

تا خود امروز که دیدم یکیشون یک پست چرت و پرت عقیدتی فرستاده 

با مضمون اینکه یزید زمانه ادکلن خارجی می زنه و آهنگ گوش میده و طرفدار سلبریتی هاست و از این مزخرفات که فقط قصدش این بود که طرف حکومت رو بگیره .

با خودم گفتم خدااییش من چه اسکلی ام برای آخوندا بخوام متن قشنگ بنویسم . ریییییی...م به اون متن . 

امروز به دوستم پیام دادم گفتم خط فکریم کلا فرق می کنه و نمیتونم 

در مورد طلبه ها مثبت فکر کنم چه برسه به اینکه بیام یه محتوای شیرین بیان از کارشون با زبان داستان بنویسم .

بعد هم از گروه لفت دادم .

می تونست گزینه خوبی برای پیشرفتم باشه .

ولی اینجور نون خوردن ها حلال نیست .

نظرات 3 + ارسال نظر
غربت نشین پنج‌شنبه 12 مرداد 1402 ساعت 10:03 http://konj-ozlat.blogfa.com/?

ولی خدا وکیلی همه طلبه ها اینجوری نیستن

گیل‌پیشی جمعه 30 تیر 1402 ساعت 02:55

کار خوبی کردی

مهسا پنج‌شنبه 29 تیر 1402 ساعت 18:48

دوسِت دارم خانم موج

فدای شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد