گذشته من

گذشته من

جای خالی
گذشته من

گذشته من

جای خالی

۲۲صفحه ای که دیروز خوندم

گفته بود اگه بچه ای مدام برای رسیدن به خواسته هاش قشقرق به پا می کنه تو نباید باهاش کل کل کنی .می گفت باید احساساتش رو درک کنی وتاکید کرد این احساساتی رو که ازش درک کردی بهش بگی و به زبون بیاری. بچه وقتی می بینه درک و فهمیده شده آروم میشه .

کلماتی مثل : متوجه ام که عصبانی هستی . میفهمم که خواهر کوچکترت رو دوست نداری ،منم بچه بودم همینطور بودم و امثال اینها کلمات خوبی اند . (,کلماتی که بیانگر درک و همدلی اند).

(ولی اکثر ما میگیم : خب که چی ،اینکه گریه نداره و.. که غلطه)


چیزی که یادگرفتم این بود که( برخلاف تصورم  )پرت کردن حواس بچه ها از مساله ای که ازش ناراحت ،عصبانی یا حتی وحشت زده اند کار درستی نیست و حتی باعث میشه تمرکزشون رو مسائل کم شه. اگه در مورد هیولایی تو اتاقشون حرف زدند می تونم از این کلمات استفاده کنم : بیشتر در موردش بگو _بیا در مورد هیولاهایی که میگی حرف بزنیم و داستان بسازیم،خب اسماشون چی بود؟

نه اینکه بگی هیولا وجود نداره .اینا خرافاته ،اینا الکی اند .

می گفت بچه ها وقتی از چیزی می ترسند که بنا به هر علتی حسش کرده باشند ،حتی آدم بزرگ ها هم اینطورند . باید اجازه بدی در مورد احساسشون باهات حرف بزنند .

اگه بهشون بگی این حرفت احمقانه است پس اگر چندسال بعد معلم پیانوش دستش رو بگذاره رو پاش فکر می کنه احساسش احمقانه است و اگه بیاد بهت بگه تو بهش می گی احمق .پس بهت چیزی نمیگه و در درون خودش نگه می داره .

نظرات 2 + ارسال نظر
رضوان چهارشنبه 1 شهریور 1402 ساعت 10:43 http://nachagh.blogsky.com

جالب بود ممنون

خواهش می کنم

نسیم دوشنبه 30 مرداد 1402 ساعت 12:58

لایک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد