گذشته من

گذشته من

جای خالی
گذشته من

گذشته من

جای خالی

در ادامه

در کنار کتاب ژاپنیه یک کتاب دیگه آروم آروم می خونم که زود تموم نشه .کتاب به شدددددت خوبیه . اسمش« کتابی که آرزو می کنید والدینتان آن رو خوانده بودند» .گاه گاهی چیزهایی که ازش یادم 

می مونه رو اینجا می نویسم . احتمالا کتاب بعدی ای که شروع کنم «کافکا در کرانه »باشه. زیاد حوصله کتاب های بزرگ بزرگ ندارم ولی دلم نمی خواد کتابخونه پر از کتاب های نخونده باشه . خوندنشون مثل شستن لباس چرکای بهار هست . ذهنم رو تمیز وخلوت می کنه . حتی اگه چیزی به معلوماتم اضافه نشه که صد درصد میشه . همینکه با خودم می گم روزم رو به بطالت نگذروندم حالم رو خوب می کنه .

کتاب ها

خب شکر خدا شاید یک ماه و چند هفته باشه که کتاب خوندن رو شروع کردم. البته گاهی روزی دو سه صفحه و گاهی سه روز یکبار می خونم . اونوقت ها که می رم انزلی هم با خودم کتاب میارم و می خونم .دوتا کتاب تموم کردم تو این یک ماه .

یکی نیمه غائب از حسین سناپور (که فکر کنم فقط برای اهالی داستان ونوشتن) جذاب باشه .چون خیلی با محتوای داستان حال نکردم .بیشتر از زبان کار و طرز نوشتنش خوشم اومد .(فضای داستان،توصیفاتش،دیالوگ هاش ،عقب جلو بردن زبان هاش)

این جمله از کتاب رو تو هزارتا کانال تلگرامی دیده بودم :

فقط دشمن ها هستند که همیشه حرف هم را بی هیچ کم و کاستی می فهمند. اغلب هم لبخندی چاشنی گفت و گویشان است.دوستی همیشه با سوء تفاهم همراه است، عشق خیلی بیشتر...

کتاب بعدی «اسم تو» که ژاپنیه.

در مورد دختر و پسری هست که چند روز جاهاشون عوض میشه .پسر میره تو جسم دختر و دختر به جسم پسر میره .

این خیلی کم به معلوماتم اضافه کرد و تنها چیزی که به ذهنم نشست. مفهوم دژاوو و موسوبی بود .که اصطلاحاتی تو زبان ژاپنی هست که سرفرصت می نویسم.ولی قشنگ بود و انیمه ش هم ساختند و کلی جایزه برده .

استمرار

بازم درد دندان درآوردن .

بازم بیخوابی های شبانه ،گریه،بی تابی،کم شدن شیر ..

و در عوض شیرین تر شدن بچه ،دست زدن،معلوم شدن احساساتش

عصبانیت،خوشحالی،حرص دراومدن و یسری چیزهای دیگه که الان

نمیتونم بهش اشاره کنم چون جلوم داره به پهنای صورتش زار میزنه .

چرا؟ فقط بخاطر اینکه نگذاشتم وارد آشپزخونه شه تا در کشو رو باز کنه و پوست چیپس رو گاز بزنه .

تولدش

امروز تولد الف بود .دیشب باهم بیشتر کارهارو انجام دادیم .

یسری کارها اضافه شد و یسری کارها نصفه نیمه انجام شد .

اما درهر صورت تا حدود زیادی چیزهایی که تو لیستم بود انجام دادم .

ساعت سه دیشب دیدم دارم از خستگی میمیرم ولی خواب به چشم هام نمیاد ..قرمه سبزی رو بار گذاشتم .البته لوبیاش رو نریختم تا دم دمای ظهر چون له می شد‌. بعدشم تا هشت صبح بیدار بودم .هشت تا یازده ظهر خوابیدم ‌ ..بیدار که شدم خونه رو جاروبرقی زدم .

مادرشوهر به خواسته من زودتر اومد . خیلی شلخته بودیم هم من هم بهار .بهار شیر نخورد ..کلا این دو روز خیلی خیلی شیر کم می خوره 

واقعا نمیدونم چرا ..به سرعت باد کهنه ش رو تعویض کردم و موهاش رو شونه زدم و بستم . وقتی ترتمیز شد بعد از انجام یسری ریزه کاری ها و کمی حرف زدن با مادرشوهر سورو سات ناهار رو آماده کردیم .

قورمه سبزی و ماهی سرخ کرده .کنارش زیتون پرورده و خیار و پیاز و ماست و چندمدل نوشیدنی و این چیزا هم بود . 

شیرینی فروشی هم بسته بود و خودم با این پودر کیکای آماده در 

عرض دو دقیقه کیک درست کردم و خوردیم .

الف خسته بود .خیلی خیلی خواب آلود و خسته .

خودمم داغونم .مادرپدرش با اینکه روی مبل نشستند چندتا بالش پشتشون گذاشتم تا راحت تر بنشینند. سعی کردم هرکاری لازمه بکنم تا الف رو خوشحال کنم . گاهی الف وقتی بهم می گفت کاری رو انجام بدم تعمدا بهش میگفتم باشه چشم تا جلوی مامان باباش حس خوبی 

داشته باشه . خیلی سعی کردم بهش خوش بگذره .

صبح چندبار از پشت تلفن بهش گفتم دوستت دارم . گفت قربانت ،ممنون . خداحافظ ..

چندین بار زد توی حالم و دلم رو شکست .اما چیزی نگفتم .دم نزدم ..

الان به خودش بگم میگه سرکار جلوی همکارم نمیتونم بهت بگم دوستت دارم . ولی این بی احساس بازیا میره رو اعصابم ..

بگذریم .

با وجود اینکه تولد خودم به افتضاح ترین شکل ممکن سپری شد 

اما سعی کردم هرکاری لازمه براش بکنم تا خوشحالش کنم .

خودش می گه تولد چه مسخره بازیه من هیچ حسی ندارم .

اما موقعی که چندتا شمع رو کیک ساده ی پفکیم گذاشتم تا آرزو کنه و

فوتشون کنه چشماش برق خاصی داشت .‌


برای امروز

لیست کارها :

_خالی کردن آشغال های جاروبرقی ✓

_شستن ظرف ها وظرفشویی

_تمیزی پیشخون✓

_گردگیری ✓

_جاروبرقی ✓

_پاک کردن اجاق گاز✓

_مرتب کردن کتاب های کتابخونه✓

_گذاشتن چاقوها تو آب وایتکس ✓

_دستمال کشیدن کابینت و یخچال و لباسشویی ✓

_رسیدن به صورتم 

_انداختن روتختی و جارو کشیدن اتاق خواب ✓

_تمیز کردن میزتوالت

_تمیز کردن دستشویی

_گذاشتن پلاستیک در سطل های زباله

_خرید زیتون پرورده

_خریدکیک

_دستمال کشیدن میزتلویزیون ✓

_دستمال کشیدن میزغذاخوری

_شستن لباس ها و آویزون کردنشون✓

_کتاب خوندن(دو روز هست کتاب نخوندی)

_چای دم کردن ✓

_خریییییییییدددد چااااااااای (یادت نرههههه)✓

_پیدا کردن پیشبندهای بهار (آخه کجان)

_دستمال کشیدن کاشی ها ✓

_شستن میوه ها(فرداصبح)

_اگه حوصله داشتم (تمیز کردن قفسه های یخچال)

اضافه شده :

شستن توالت فرنگی ،تمیزکردن سطحی حمام

تمیزکردن پارچه روروئک و دستمال کشیدن پارچه صندلی غذا 

گردگیری دکور و لوازم روش✓

شستن پارچه های چرکی دراثر گردگیری ✓