امروز ساعت دو جاریم بچه ش رو گشنه و تشنه گذاشت خونه ما . مثل سری پیش ناهار به بچه نداده بود . منم قورمه سبزی ای که از دیروز درست کرده بودم و به اندازه دو نفر تخمین می زدم جلوی بچه ش گذاشتم و خودم غذا نخوردم تا غذا کم نیاد .
_بچه جاریم به الف زنگ زد گفت عمو میخوام بیام اونجا و الف گفت بیا .
_یک دعوای مفصل با الف گرفتم . گفت بهت حق می دم .بعد هم گفت بچه رو میگذارم خونه مامانم .
ساعت شش غروب .
_جاری زنگ زد به گوشیم گفت بچه اذیت نمیکنه ؟ گفتم نه ولی ما دوساعت دیگه می خوایم بریم بیرون . اشکال داره بچه رو بذارم پیش مامان ؟
گفت : من الان میخوام برم دنبال مامان باهاش برم خرید بچه رو بگو لباسش رو بپوشه بیاد .
الف میگفت پایین درب موقع خداحافظی گفته : ببخشید من به شوهرم گفتم اینا بچه کوچیک دارند هی مزاحم نشیم . اون میگفت(باباش_منظور برادرالف) من نمیتونم بچه رو نگه دارم بفرستش پیش عموش .
_مادرشوهر ظاهرا جوابشون کرده .(برای نگهداری بچه)
_مادرشوهر و جاری فکر می کنند من یک آدم ساده و خر هستم . خودشون می رن بیرون خرید من بمونم بچه شون رو نگه دارم !!! عجب آدم هایی .
_خدا شاهده من بچه هارو دوست دارم . همین امروز باهاش کیک درست کردم . کارهایی رو اجازه دادم انجام بده که مادرش اجازه نمی داد . اما من اصلا رو مود نبودم امروز . دلم آرامش می خواست .
یعنی الف پَرهاش ریخت وقتی دید اینقدر عصبانی شدم .بهش گفتم جاری یک بار زنگ نزده تشکر کنه بگه زهراجان مرسی بچه م رو نگه داشتی . به جاش تا جایی که تونسته توی هر موقعیتی پشتم بدگویی کرده .بعد من باید با چه دلخوشی ای اینکارو براش بکنم ؟
برای کسی که به من احترام نمیگذاره و قدردانم نیست چرا باید کاری کنم .
_طی تصمیماتی که با الف ریختیم قرار شد اگر بچه زنگ زد به الف (هرر روزی) الف بگه ما میخوایم بیرون بریم . بعد به من زنگ بزنه اگه من روی مود و اعصاب بچه داری بودم و برنامه ای نداشتم زنگ می زنم به جاری میگم بیا ،من برنامه م رو کنسل کردم بخاطر شما . اینجوری یک منتی هم سرشون می گذارم .اگه نبودم هم که هیچی
_نتیجه گیری : با آدم قدرنشناس باید با سیاست رفتار کرد
چرا نمیذاره مهدکودک
پولاشونو خرج چیزهای دیگه می کنند
عجب بچه ی جسوری هست خودش تو این سن به عمو و زن عموش زنگ میزنه ، من هنوزم نمیتونم به عموم زنگ بزنم احوالپرسی کنم :/
چقدر کار خوبی کردی که این قانون رو گذاشتی ، هرجا حد و مرز مشخص نشه مشکل ایجاد میشه ، خصوصا واس بعضیا که خودشون رو زرنگ میدونند
روز به روز بچه توقعش بیشتر میشه .دیروز بالغ بر پنجاه بار به همسرم زنگ زد با گوشی موبایل خودش .عمو میخوام بیام خونتون
افرین
خوشحالمکردی